تو طرحوارهدرمانی، شناخت خودت از کشف طرحوارهها و ریشههای ناخودآگاهت شروع میشه. مثلاً اگه طرحواره «نقص/شرم» داری، فکر میکنی کافی نیستی. تو روانپویشی، حسای سرکوبشدهت (مثل خشم بچگی) شخصیتتو شکل دادن. برای فهمیدن، یه دفتر بردار، بنویس تو موقعیتای مختلف چی حس میکنی و چرا. به بدنت دقت کن؛ تنش یا دلشوره یعنی حس عمیقه. از دوستات بپرس تو رو چطور میبینن. یه تست شخصیت بده. با یه درمانگر طرحواره یا روانپویشی کار کن تا ریشهها رو پیدا کنی. رفتارای تکراریتو (مثل عصبانیت یا خجالت) بررسی کن؛ اینا سرنخن. کمکم خودتو بدون نقاب میبینی. تو میتونی خودتو بهتر بشناسی و با خودت راحت باشی!