انسان به سوی خدا

چرا در بحران، خدا را یاد می‌کنیم و بعد فراموشش می‌کنیم؟ نگاهی روان‌شناختی!

آیه ۶۷ سوره اسراء می‌فرماید: «وَإِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَكَانَ الْإِنْسَانُ كَفُورًا» (و هنگامی که در دریا به شما آسیب رسد، هر که را [به فریاد] می‌خوانید ناپدید شود جز او؛ پس چون شما را به خشکی نجات داد روی گردانیدید و انسان همواره ناسپاس است). این آیه الگویی تکراری از رفتار انسان را توصیف می‌کند: در بحران به خدا پناه می‌برد، اما پس از رفع خطر، ناسپاسی می‌کند. از دیدگاه روان‌شناسی شخصیت و اختلالات شخصیت، این رفتار با ویژگی‌های نارسیسیسم، اجتنابی/وابسته، مرزی و حتی طرحواره‌های ناسازگار هم‌خوانی دارد. مقاله حاضر به زبان خودمونی این الگو را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد چگونه «کفور بودن» ریشه در ساختار شخصیت دارد، با مثال‌های بالینی و راهکارهای درمانی.

چرا در بحران، خدا را یاد می‌کنیم و بعد فراموشش می‌کنیم؟ نگاهی روان‌شناختی! Read More »