تو طرحوارهدرمانی، حس دوری از خودت از طرحوارههایی مثل «خود نامتمایز» یا «اطاعت» میآد که باعث میشه نیازای خودتو نادیده بگیری. تو روانپویشی، حسای سرکوبشده (مثل غم بچگی) تو رو از خودت جدا میکنن. مثلاً اگه تو بچگی حس کردی خودتو نشون بدی طرد میشی، حالا خودتو گم کردی. برای حلش، وقتی حس دوری کردی، مکث کن و بپرس: «چرا از خودم دورم؟» به بدنت دقت کن؛ دلشوره یعنی حس قدیمی فعاله. یه دفتر بردار، بنویس چی حس کردی. یه کار ساده مثل پیادهروی انجام بده. با یه درمانگر کار کن تا طرحوارهها رو بشکنی. تو میتونی به خودت نزدیک بشی و خودتو پیدا کنی!