کلید روان‌ نگار مراجع

سفری به تحلیل ذهن

در کلید روان‌نگار مراجع، با آزمون های تخصصی روان‌شناسی، ذهنت رو تحلیل کن. از کشف ابعاد پنهان تا شناخت الگوهای درونی، هر آزمون کلیدیه برای باز کردن درهای آگاهی و آرامش. بیا با هم قدم تو مسیر شناخت عمیق‌تر خودت و زندگی متعادل‌تر بذاریم. این آزمون ها با سفارش مشاور انجام می شود!

الگوهای ذهنی

این ارزیابی، کمک می ­کند که دلیل و منشأ اصلی حواس­پرتی ­ها، فراموشی­ ها، بی­حالی ­ها، سستی­ ها، برنامه­ ریزی ­های بدون عمل، انتخاب افراد نادرست در زندگی و موارد مشابه را بیابیم. با شناخت درست منشأ این مشکلات، می­ توان برای رفع آنها اقدام کرد.

/90
1
ایجاد شده توسط مهدی سیف جمالی

ارزیابی الگوهای ذهنی (طرحواره)

  • این آزمون دارای 90 گزاره است. لطفا از هیچ گزاره ای بدون پاسخ گذر نکنید.
  • هرگز به دنبال پاسخ صحیح نباشید؛ چرا که پاسخ صحیحی در کار نیست! اگر با گزاره ای مواجه شدید که پاسخی دقیق برای آن ندارید، می­ توانید نزدیک ­ترین پاسخ به حس خود را انتخاب کنید.
  • لطفا هر جمله را دقیق بخوانید و مشخص کنید تا چه حد توصیف درستی از شما دارد و اگر برای پاسخی مطمئن نیستید و شک دارید، براساس چیزی که حس می­ کنید پاسخ دهید، نه چیزی که معتقدید درست است.

لطفاً صادقانه، گزینه ­ای که هم اکنون در مورد شما صدق می ­کند را انتخاب کنید نه چیزی که دوست دارید باشید. متشکرم

لطفا «کد»ی که در اختیارتان قرار گرفته است را وارد کنید...

کاربر محترم

لطفا اطلاعات درخواستی را به درستی وارد کنید، وارد کردن نام کامل ضروری است. با تشکر

1 / 90

1- بیشتر اوقات کسی را نداشته­ ام که از من حمایت کند، حرف ­های دلش را با من بزند و واقعا دلواپس و نگران اتفاقاتی باشد که برای من می­ افتد.

2 / 90

2- من به افراد صمیمی و نزدیک زندگی ­ام خیلی وابسته ­ام، چون می­ ترسم که مبادا روزی مرا ترک کنند.

3 / 90

3- حس می­ کنم دیگران از من سوء استفاده می­ کنند.

4 / 90

4- در جمع احساس می­ کنم با دیگران تناسبی ندارم و با آنها بیگانه هستم.

5 / 90

5- کسانی که دوستشان دارم، وقتی متوجه نقایص و ایرادات من بشوند، دیگر نمی­ توانند دوستم داشته باشند.

6 / 90

6- تقریباً هیچ کاری را نمی­ توانم به خوبی دیگران انجام دهم.

7 / 90

7- حس می­ کنم به تنهایی نمی ­توانم از پس کار های روزمره زندگی ­ام بربیایم.

8 / 90

8- نمی­ توانم از شرّ این احساس خلاص شوم که مبادا اتفاق بدی برایم بیفتد.

9 / 90

9- نمی ­توانم مانند هم سن و سالانم از والدینم جدا شوم و مستقل باشم.

10 / 90

10- فکر می کنم اگر بخواهم هر کاری انجام بدهم، برای خودم دردسر درست می­ کنم.

11 / 90

11- مراقبت از نزدیکانم در آخر بر دوش من می ­افتد.

12 / 90

12- از نشان دادن احساسات مثبتم (مانند محبت، هم­دردی) به دیگران خیلی خجالت می کشم.

13 / 90

13- باید هر کاری که انجام می­ دهم در آن بهترین باشم، نمی­ توانم قبول کنم که نفر دوم باشم.

14 / 90

14- وقتی از کسی چیزی درخواست می ­کنم، جواب «نه» شنیدن برایم خیلی دشوار است.

15 / 90

15- برای انجام کارهای متداول زندگی و یا کارهای سخت و طاقت فرسا حوصله ندارم.

16 / 90

16- ثروتمند بودن و ارتباط و معاشرت با افراد سرشناس به من احساس ارزشمند بودن می ­دهد.

17 / 90

17- حتی زمانی که همه چیز خوب پیش می­ رود، احساس می­ کنم که این حس خوب موقتی است.

18 / 90

18- معتقدم اگر اشتباه کنم باید مجازات شوم.

19 / 90

19- کلاً تا به حال کسی را نداشتم که به من احساس، محبت و صداقت نشان بدهد.

20 / 90

20- آنقدر به دیگران نیازمندم که نگرانم آن­ها را از دست بدهم.

21 / 90

21- احساس می ­کنم در حضور دیگران باید از خودم محافظت کنم، وگرنه عمداً به من آسیب می ­زنند.

22 / 90

22- با دیگران خیلی فرق دارم و احساس می­ کنم با آن­ها بیگانه ­ام.

23 / 90

23- اگر کسی واقعا مرا بشناسد، دیگر نمی­ خواهد که با من ارتباط صمیمانه ­ای برقرار کند.

24 / 90

24- هر زمان در کارم پیشرفت می­ کنم و به موفقیت می­ رسم، احساس می­ کنم که لیاقت آن را ندارم.

25 / 90

25- فکر می­ کنم در انجام کارهای روزمره ­ام، آدم وابسته ­ای هستم.

26 / 90

26- حس می­ کنم هر لحظه ممکن است یک بلای طبیعی، جنایی، حقوقی یا پزشکی به سرم بیاید.

27 / 90

27- من و والدینم تمایل داریم خود را بیش از حد در زندگی و مسائل دیگران درگیر کنیم.

28 / 90

28- حس می­ کنم چاره ­ای جز تن دادن به خواسته ­های دیگران ندارم، چون در غیر این صورت یا مرا ترک می­ کنند یا از دستم عصبانی می­ شوند و به فکر تلافی کردن و آسیب زدن به من می­ افتند.

29 / 90

29- آدم خوبی هستم چون بیشتر از آنکه به فکر خودم باشم به فکر دیگرانم.

30 / 90

30- از اینکه احساساتم را به دیگران بروز دهم خجالت زده و شرمنده می ­شوم.

31 / 90

31- همیشه باید در کارها نهایت تلاش خود را بکنم، اینکه کاری نسبتاً خوب باشد مرا راضی نمی­ کند.

32 / 90

32- آدم خاصی هستم و نمی ­توانم محدودیت ­هایی را که بر سر راه دیگران وجود دارد بپذیرم.

33 / 90

33- اگر به یکی از اهدافم نرسم دیگر تلاشی نمی­ کنم و زود ناامید می­ شوم.

34 / 90

34- رسیدن به موفقیت برای من بیش از هر چیزی با ارزش است ولی به شرطی که دیگران این موفقیت­ ها را ببینند.

35 / 90

35- وقتی اتفاقات خوبی در زندگی ­ام می­ افتد نگران می­ شوم که مبادا بدشانسی بیاورم و اتفاق بدی برایم پیش بیاید.

36 / 90

36- اگر در کاری تمام تلاشم را نکنم و سنگ تمام نگذارم قطعاً در کارم شکست خواهم خورد.

37 / 90

37- خیلی کم در زندگی ­ام پیش آمده که احساس کنم برای شخص دیگری، فرد خاص و ویژه­ ای هستم.

38 / 90

38- نگرانم کسانی که دوستشان دارم، فرد دیگری را پیدا کنند و او را به من ترجیح دهند.

39 / 90

39- معتقدم همه دیر یا زود به من خیانت می­ کنند.

40 / 90

40- به کسی نمی ­توانم تعلق خاطر داشته باشم، انسان گوشه­ گیری هستم.

41 / 90

41- لیاقت عشق، توجه و احترام دیگران را ندارم.

42 / 90

42- در حوزه­ های کار یا تحصیلات یا پیشرفت، بیشتر مردم از من تواناتر هستند.

43 / 90

43- عقل درست و حسابی ندارم و نمی­ توانم عاقلانه فکر کنم.

44 / 90

44- نگرانم که مبادا از جانب دیگران مورد آزار و حمله­ های فیزیکی قرار بگیرم.

45 / 90

45- اگر من و پدر و مادرم مسائل خصوصی و جزئی خودمان را از یکدیگر پنهان کنیم، احساس گناه یا خیانت می­ کنیم.

46 / 90

46- در روابطم، به دیگران اجازه می­ دهم که بر من تسلط داشته باشند.

47 / 90

47- آنقدر سرگرم انجام کارهای دیگرانم، وقت کمی برای خودم باقی می­ ماند.

48 / 90

48- برایم خیلی سخت است که صمیمی و خودمانی رفتار کنم.

49 / 90

49- من باید به همه مسئولیت­ هایم عمل کنم.

50 / 90

50- به شدت متنفرم از اینکه محدودم کنند یا جلوی کارم را بگیرند.

51 / 90

51- برایم خیلی سخت است که از لذت­ های آنی امروز خود بگذرم تا برای اهداف و موفقیت­ های دراز مدت آینده­ ام تلاش کنم.

52 / 90

52- اگر نتوانم توجه دیگران را به خودم جلب کنم، احساس کم اهمیتی می ­کنم.

53 / 90

53- در کارهایم نمی ­توانم زیاد دقت و تمرکز کنم چون تقریباً همیشه بی­ فایده است و کارها غلط از آب در می ­آید.

54 / 90

54- اگر کاری را غلط انجام دهم باید از عواقب آن رنج ببرم.

55 / 90

55- بیشتر اوقات در زندگی­ ام کسی نبوده که درد دلم را گوش بدهد و احساسات و نیازهای مرا به درستی درک کند یا مرا بفهمد.

56 / 90

56- وقتی حس می­ کنم کسی که برایم مهم است از من دوری می­ کند، ناامید می ­شوم.

57 / 90

57- شدیداً به انگیزه ­های دیگران سوءظن دارم.

58 / 90

58- حس می­ کنم با دیگران بیگانه هستم.

59 / 90

59- حس می­ کنم کسی مرا دوست ندارد.

60 / 90

60- اکثر مردم در کار یا تحصیلات­ شان از من با استعدادتر هستند.

61 / 90

61- اگر به قضاوت ­های خودم در موقعیت ­های روزمره زندگی اعتماد کنم، تصمیم ­های اشتباهی می­ گیرم.

62 / 90

62- نگران اینم که همه سرمایه ­ام را از دست بدهم و فقیر و بی­ خانمان شوم.

63 / 90

63- اغلب اوقات حس می ­کنم خانواده ­ام خیلی به من وابسته­ اند. به طوری که نمی­ توانم مستقل زندگی کنم.

64 / 90

64- همیشه اجازه این را می ­دهم که دیگران به جای من تصمیم بگیرند چون خودم نمی دانم واقعاً چه می­ خواهم.

65 / 90

65- همیشه به درد دل دیگران گوش داده ­ام و با آنها هم­دردی کرده ­ام.

66 / 90

66- آنقدر خودم را کنترل می­ کنم که مردم فکر می­ کنند آدم بی­ احساسی هستم.

67 / 90

67- حس می ­کنم برای پیشرفت و دستیابی به خواسته­ هایم، دائماً تحت فشار هستم.

68 / 90

68- حس می ­کنم از قوانین و سنت­ های مرسومی که مردم تابع آنها هستند، نباید اطاعت کنم.

69 / 90

69- نمی ­توانم خودم را مجبور کنم تا کارهایی را انجام دهم که لذتی برایم ندارد، حتی اگر بدانم که این کارها به نفعم است و عاقبت خوبی به دنبال دارد.

70 / 90

70- اگر در یک جمع صحبت کنم یا در یک موقعیّت اجتماعی معرفی شوم، برایم مهم است که تأیید و تحسین شوم.

71 / 90

71- اینکه چقدر سخت تلاش کنم مهم نیست، نگرانم که همه سرمایه مالی­ ام را بر باد فنا بدهم.

72 / 90

72- مهم نیست که چرا اشتباه کرده ­ام، هر وقت اشتباه کنم باید بهایش را بپردازم.

73 / 90

73- وقتی که در انجام کاری نیاز به راهنمایی داشتم، به ندرت کسی پیدا می­ شد که مرا راهنمایی کند.

74 / 90

74- گاهی اوقات به قدری نگران آن هستم که دیگران مرا ترک کنند که آن ها را از خودم دور می ­کنم.

75 / 90

75- معمولا به صورت جدی به انگیزه ­های پنهان مردم فکر می­ کنم.

76 / 90

76- همیشه حس می­ کنم در جمع، اضافی هستم.

77 / 90

77- به قدری شخصیت پر از عیب و ایرادی دارم­ که نمی­ توانم در کنار دیگران راحت ­باشم و خودم را آن طوری که هستم نشان دهم.

78 / 90

78- در کار یا تحصیل مانند بقیه باهوش نیستم.

79 / 90

79- به توانایی ­های خودم برای حل مشکلات روزمره نمی ­توانم اعتماد کنم.

80 / 90

80- حتی وقتی که پزشک هیچ ­گونه علامت خطری در سلامتی ­ام تشخیص نداده­ است باز هم نگرانم به ­بیماری­ خطرناکی مبتلا شوم.

81 / 90

81-  اغلب اوقات حس می­ کنم هویت جداگانه ­ای از پدر و مادر یا همسرم ندارم.

82 / 90

82- برایم خیلی سخت است که از دیگران بخواهم که حقوقم را رعایت و احساساتم را درک کنند.

83 / 90

83- اطرافیان معتقدند که من برای رفع نیازهای دیگران زیاد تلاش می­ کنم ولی برای خودم کاری نمی­ کنم.

84 / 90

84- از نظر دیگران، من آدم عصبی و ناراحتی هستم.

85 / 90

85- وقتی کاری را اشتباه انجام می­ دهم، نمی­ توانم خودم را ببخشم یا بهانه تراشی کنم.

86 / 90

86- احساس می­ کنم کارها و خواسته­ های من ارزشمندتر از کارها و خواسته ­های دیگران است.

87 / 90

87- به ندرت توانسته ­ام به تصمیم ­ها و راه­ حل­ هایم پایبند باشم.

88 / 90

88- برای اینکه احساس کنم آدم ارزشمندی هستم نیازمند تایید، تحسین و تمجید زیاد دیگران هستم.

89 / 90

89- نگرانم که مبادا یک تصمیم اشتباه به فاجعه­ ای تمام عیار منجر شود.

90 / 90

90- من آدم بدی هستم و باید مجازات شوم.

ذهنیّت های طرحواره ای

ذهنیت‌های طرحواره‌ای در واقع حالات هیجانی و رفتاری هستن که در لحظاتی خاص از زندگی، با فعال شدن طرحواره‌ها (الگوهای فکری و احساسی عمیق و پایدار) در ما به وجود میان. این ذهنیت‌ها می‌تونن سازگار یا ناسازگار باشن و شامل مجموعه‌ای از افکار، احساسات، رفتارها و در یک لحظه خاص می‌شن. 

/124
14
ایجاد شده توسط مهدی سیف جمالی

ارزیابی ذهنیّت های طرحواره ای

  • این آزمون دارای 124 گزاره است. لطفا از هیچ گزاره ای بدون پاسخ گذر نکنید.
  • افراد از این عبارات ممکن است برای توصیف خودشان استفاده کنند.
  • لطفاً هر عبارت را به دقت بخوانید و ببینید که چقدر به آن عبارت اعتقاد دارید و براساس مقیاس فراوانی به آن پاسخ دهید.

لطفاً صادقانه، گزینه ­ای که هم اکنون در مورد شما صدق می ­کند را انتخاب کنید نه چیزی که دوست دارید باشید. متشکرم

لطفا «کد»ی که در اختیارتان قرار گرفته است را وارد کنید...

کاربر محترم

لطفا اطلاعات درخواستی را به درستی وارد کنید، وارد کردن نام کامل ضروری است. با تشکر

1 / 124

1- دیگران باید به من احترام بگذارند و در عین حال حق ندارند به من امر و نهی کنند.

2 / 124

2- احساس می کنم دیگران مرا قبول دارند و می پذیرند.

3 / 124

3- خودم را لایق لذت نمی دانم.

4 / 124

4- احساس می کنم که اساساً آدم بی کفایت، نالایق و بی ارزشی هستم.

5 / 124

5- برای تنبیه خودم، تکانه های آسیب زایی دارم. (مثل جراحت وارد کردن به خودم)

6 / 124

6- احساس سرگشتگی می کنم.

7 / 124

7- برای من سخت است که شخصیت واقعی ام را نشان بدهم.

8 / 124

8- سخت تلاش می کنم برای جلوگیری از تعارض، جرّ و بحث یا طرد شدن، مردم دار باشم.

9 / 124

9- نمی توانم خودم را ببخشم.

10 / 124

10- دست به کارهایی می زنم تا محور توجه دیگران قرار بگیرم.

11 / 124

11- وقتی دیگران به خواسته های من بی توجهی می کنند، عصبی می شوم.

12 / 124

12- در کنترل تکانه هایم مشکل دارم.

13 / 124

13- اگر به هدفم نرسم، به راحتی ناکام می شوم و دست از کار می کشم.

14 / 124

14- خشم و غیظ شدیدی دارم.

15 / 124

15- تکانشی رفتار می کنم یا سریع هیجان هایم را بروز می دهم به نحوی که موجب آزردگی خاطر دیگران یا آشفتگی خاطر خودم می-شوم.

16 / 124

16- اگر اتفاقات بدی رخ می دهد، به دلیل عیب و ایرادهای من است.

17 / 124

17- احساس آرامش و راحتی می کنم.

18 / 124

18- خودم را طبق میل دیگران تغییر می دهم تا مرا دوست داشته باشند یا تأییدم کنند.

19 / 124

19- احساس می کنم به دیگران تعلق خاطر دارم.

20 / 124

20- وقتی مشکلی برایم پیش بیاید، سخت تلاش می کنم تا خودم آن را حل و فصل کنم.

21 / 124

21- برای انجام کارهای روزمره یا خسته کننده، نظم و پشتکار ندارم.

22 / 124

22- اگر با دیگران نجنگم، از من سوء استفاده می کنند یا مرا نادیده می گیرند.

23 / 124

23- مجبورم از اطرافیانم مراقبت کنم.

24 / 124

24- اگر به دیگران اجازه بدهید که به شما زور بگویند یا شما را مسخره کنند، بازنده نهایی شما هستید.

25 / 124

25- وقتی از دست دیگران عصبانی هستم، به آنها حمله می کنم.

26 / 124

26- اگر عصبانی بشوم، اغلب نمی توانم جلوی خودم را بگیرم و قشقرق راه می اندازم.

27 / 124

27- مهمترین مسئله زندگی من این است که نفر اول باشم (مثل مشهورترین، موفق ترین، سالم ترین و قدرت مندترین).

28 / 124

28- نسبت به خیلی چیزها بی تفاوتم.

29 / 124

29- می توانم مشکلاتم را عاقلانه حل کنم، بدون اینکه اجازه دهم هیجان هایم مرا از پای در آورند.

30 / 124

30- چاره اندیشی برای موقعیت ها، کاری عبث و مسخره است.

31 / 124

31- به هیچ وجه نمی توانم توقعاتم را کم کنم.

32 / 124

32- حمله، بهترین دفاع است.

33 / 124

33- نسبت به دیگران، بی تفاوت، نامهربان و سنگدل هستم.

34 / 124

34- کاملا بی تفاوتم (با خودم، با هیجان هایم و با اطرافیانم هیچگونه ارتباطی ندارم).

35 / 124

35- من مرید چشم و گوش بسته هیجان هایم هستم.

36 / 124

36- کارد به استخوانم رسیده است (کاملا مستأصلم)

37 / 124

37- به دیگران اجازه می دهم که مرا دست کم بگیرند و از من انتقاد کنند.

38 / 124

38- در روابط اجتماعی به طرف مقابل اجازه می دهم که بر من مسلط شود.

39 / 124

39- احساس می کنم که از مردم فاصله گرفته ام.

40 / 124

40- بدون فکر، حرف می زنم و دیگران آزرده خاطر می شوند یا بعداً از این کار شرمنده میشوم.

41 / 124

41- سخت کار می کنم یا به ورزش می پردازم تا به مشکلات آشفته ساز، فکر نکنم.

42 / 124

42- از دست کسانی تلاش می کنند آزادی یا استقلال مرا بگیرند، عصبانی می شوم.

43 / 124

43- احساس می کنم اصلا وجود ندارم.

44 / 124

44- من بدون توجه به احساس ها و نیازهای دیگران، هر کاری دلم بخواهد انجام می دهم.

45 / 124

45- اصلاً نمی توانم به خودم استراحت و آرامش بدهم یا تفریح کنم، مگر این که همه کارها را مطابق معیارهایم انجام دهم.

46 / 124

46- وقتی عصبانی هستم هر چیزی که دم دستم باشد، پرت می کنم.

47 / 124

47- از دست دیگران خونم به جوش آمده است.

48 / 124

48- با دیگران احساس برابری می کنم.

49 / 124

49- خشم زیادی در درون من نهفته است، به گونه ای که باید این خشم را رها کنم.

50 / 124

50- احساس تنهایی می کنم.

51 / 124

51- تلاش می کنم در هر کاری بهترین باشم.

52 / 124

52- دوست دارم برای فرار از احساس هایم دست به فعالیت های آرام بخش یا هیجان انگیز بزنم (مثل کار کردن، خوردن، خرید کردن یا تماشای تلویزیون).

53 / 124

53- تساوی اصلاً وجود ندارد، بنابراین بهتر است که از دیگران برتر باشید.

54 / 124

54- وقتی عصبانی هستم، اغلب کنترلم را از دست می دهم و دیگران را تهدید می کنم.

55 / 124

55- به جای اینکه خودم نیازهایم را بیان کنم به دیگران اجازه می دهم راه خودشان را بروند.

56 / 124

56- اگر کسی با من موافق نباشد، پس بر علیه من است.

57 / 124

57- برای اینکه کمتر تحت تاثیر افکار و احساسات آشفته ساز قرار بگیرم، باید همیشه دست به دامن کار شوم.

58 / 124

58- اگر از دست دیگران عصبانی شوم، آدم بدی هستم.

59 / 124

59- نمی خواهم با مردم ارتباط برقرار کنم.

60 / 124

60- این قدر عصبانی ام که ممکن است به کسی آسیب بزنم یا او را بکشم.

61 / 124

61- احساس می کنم که لیاقت دارم که زندگی باثبات و ایمنی داشته باشم.

62 / 124

62- می دانم که چه موقع هیجان هایم را نشان بدهم و چه موقع دست به این کار نزنم.

63 / 124

63- اگر کسی من را تنها بگذارد یا به حال خود رهایم کند، عصبانی می شوم.

64 / 124

64- احساس می کنم با مردم رابطه ندارم.

65 / 124

65- خودم را وادار به انجام کارهای ناخوشایند نمی کنم، حتی اگر بدانم انجام چنین کارهایی به نفع من است.

66 / 124

66- قانون شکنی می کنم و بعدش پشیمان می شوم.

67 / 124

67- احساس شرمساری می کنم.

68 / 124

68- به بیشتر مردم اعتماد دارم.

69 / 124

69- اول عمل می کنم، تازه بعدش به کارم فکر می کنم.

70 / 124

70- خیلی زود بی حوصله می شوم و علاقه ام را از دست می دهم.

71 / 124

71- حتی در جمع نیز احساس تنهایی می کنم.

72 / 124

72- نمی توانم به خودم اجازه بدهم که مثل بقیه مردم، دست به فعالیت هایی لذت بخش بزنم چون آدم خوبی نیستم.

73 / 124

73- خواسته هایم را بیان می کنم، بدون اینکه آرامش خودم را از دست بدهم.

74 / 124

74- احساس می کنم در مقایسه با بیشتر مردم، آدم بهتر و خاصی هستم.

75 / 124

75- نمی خواهم از چیزی مراقبت کنم، این موضوع هیچ اهمیتی برای من ندارد.

76 / 124

76- وقتی که دیگران به من می گویند که چه احساسی باید داشته باشم یا باید چه رفتاری در پیش بگیرم، عصبانی می شوم.

77 / 124

77- اگر بر دیگران تسلط پیدا نکنید، آنها بر شما مسلط می شوند.

78 / 124

78- من بدون توجه به پیامدها، احساس هایم را بازگو می کنم یا دست به اعمال تکانشی میزنم.

79 / 124

79- دوست دارم دیگران را به دلیل نوع برخوردشان با من، مؤاخذه کنم.

80 / 124

80- قادرم از خودم مراقبت کنم.

81 / 124

81- به دیگران خیلی ایراد می گیرم.

82 / 124

82- برای رسیدن به اهداف و خواسته هایم، تحت فشار دائمی هستم.

83 / 124

83- تلاش می کنم که مرتکب اشتباه نشوم، چون در غیر این صورت خودم را تحقیر می کنم.

84 / 124

84- مستحق تنبیه شدن هستم.

85 / 124

85- می توانم تغییر کنم، یاد بگیرم و پیشرفت کنم.

86 / 124

86- می خواهم به افکار و احساسات آشفته ساز، توجه نکنم.

87 / 124

87- از دست خودم عصبانی هستم.

88 / 124

88- هیچ احساسی ندارم.

89 / 124

89- مجبورم در هر کاری که انجام می دهم، بهترین باشم.

90 / 124

90- برای دستیابی به معیارهایم، لذت، سلامتی و خوشحالی را فدا کرده ام.

91 / 124

91- از دیگران توقع زیادی دارم.

92 / 124

92- اگر عصبانی بشوم، کنترلم را از دست می دهم به گونه ای که به دیگران صدمه می زنم.

93 / 124

93- آسیب پذیرم.

94 / 124

94- آدم بدی هستم.

95 / 124

95- احساس امنیت می کنم.

96 / 124

96- احساس می کنم که دیگران مرا درک می کنند، به حرف دلم گوش می دهند و تأییدم می کنند.

97 / 124

97- کنترل تکانه هایم غیرممکن است.

98 / 124

98- وقتی عصبانی هستم، وسایل دم دستم را می شکنم.

99 / 124

99- اگر بر دیگران سلطه پیدا کنید، اتفاقی برای شما نمی افتد.

100 / 124

100- به شیوه ای منفعلانه رفتار می کنم، حتی زمانی که مایل به انجام این سبک و سیاق نیستم.

101 / 124

101- خشم من غیر قابل کنترل است.

102 / 124

102- به دیگران زور می گویم و آنها را به باد تمسخر می گیرم.

103 / 124

103- احساس می کنم دوست دارم افراد را به خاطر کاری که در قبال من انجام داده اند، آزرده خاطر سازم یا به باد انتقاد بگیرم.

104 / 124

104- چون می دانم چه چیزی «درست» یا «غلط» است، بنابر این سخت در تلاشم تا کار درست را انجام دهم و گرنه از خودم عیب جویی می کنم.

105 / 124

105- اغلب احساس می کنم در دنیا تنها هستم.

106 / 124

106- احساس ضعف و درماندگی می کنم.

107 / 124

107- آدم تنبلی هستم.

108 / 124

108- می توانم تمام کارهایی را که افراد مهم زندگی ام انجام می دهند تحمل کنم.

109 / 124

109- احساس می کنم از من سوءاستفاده شده یا با من ناعادلانه رفتار کرده اند.

110 / 124

110- اگر به انجام کاری تمایل پیدا کنم، حتماً آن را انجام می دهم.

111 / 124

111- احساس می کنم از قلم افتاده ام یا نادیده گرفته شده ام.

112 / 124

112- دیگران را تحقیر می کنم.

113 / 124

113- احساس خوشبختی می کنم.

114 / 124

114- احساس می کنم من نباید مطیع همان قواعدی باشم که دیگران مجبور به رعایت آنها هستند.

115 / 124

115- زندگی من در حال حاضر پیرامون این مسئله می چرخد که چه کارهایی را انجام دادم و چه کارهایی را باید خوب انجام دهم.

116 / 124

116- خودم را تنبیه می کنم تا مسئولیت پذیرتر از بیشتر مردم باشم.

117 / 124

117- وقتی احساس کنم غیرمنصفانه به من ایراد گرفته شده، از من سوءاستفاده شده یا با من بدرفتاری می کنند، می توانم حقم را بگیرم.

118 / 124

118- وقتی اتفاق ناگواری برای من رخ بدهد، لیاقت همدردی دیگران را ندارم.

119 / 124

119- احساس می کنم که هیچ کس مرا دوست ندارد.

120 / 124

120- احساس می کنم در واقع آدم خوبی هستم.

121 / 124

121- اگر لازم باشد برای دستیابی به ارزش هایم، کارهای تکراری و کسل کننده را انجام می دهم.

122 / 124

122- احساس شوخ طبعی و خودانگیختگی می کنم.

123 / 124

123- می توانم چنان عصبانی شوم که فردی را بکشم.

124 / 124

124- از هویت خودم و کاری که برای شادکامی خودم انجام می دهم، احساس خوبی دارم.

مشاوره آنلاین

اگه می‌خوای الگوهای ذهنی‌ات رو تغییر بدی یا تعادل درونی‌ات رو پیدا کنی، جلسه مشاوره می‌تونه درهای جدیدی به سوی آرامش روانت باز کنه. همین حالا شروع کن!

به کلیدهای آرامش خوش اومدی، اینجا با یه قلب پُر از عشق و راهنمایی‌های گرم، کنار تو هستیم تا آرامشت رو پیدا کنی. با گپ‌های دلنشین و مشاوره، زندگیت رو قدم به قدم قشنگ‌تر کن. بیا با هم شروع و با نور دانش، دلت رو روشن کنیم!

کلیه حقوق مادی و معنوی متعلق به سایت «کلیدهای آرامش» است. Copyright © 2025

Scroll to Top